ادعای عجیب علیه کارگردان فیلمِ جنجالی و لو رفته
تاریخ انتشار: ۱ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۳۰۲۹۰
روزنامه فرهیختگان علیه کارگردان فیلم لو رفته «ارادتمند؛ نازنین، بهاره، تینا» نوشت: کاهانی که احتمالا انتشار نسخه باکیفیت فیلمش کار خود او بوده، با بیبیسی فارسی مصاحبهای کرده و اثری که ۸ سال پیش ساخته را به اتفاقات پس از فوت خانم مهسا امینی در سال ۱۴۰۱ ربط میدهد. کوچکترین ارتباطی بین «ارادتمند؛ نازنین، بهاره، تینا» با این اتفاقات نمیتوان یافت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این فیلم یک آزادی بیحدوحصر را برای دختران ایرانی میبینیم که فرسنگها از مرز بیبندوباری گذشته است و این اساسا با آنچه که مدعای معترضان بود، تناقض دارد. حتی بخش عمدهای از این معترضان اصرار داشتند ثابت کنند دعوای آنها سر حد و حدود حجاب یا طریقه برخورد با آن است و اتهام حرکت به سمت برهنگی و بیبندوباری را نمیپذیرفتند.
بهعلاوه او در ابتدای صحبتهایش با بیبیسی میگوید فیلمش برخلاف ظاهری که دارد، سرگرمکننده نیست و هشت سال پیش به مسائلی پرداخته که اخیرا در جامعه مطرح شده و قالب اعتراضی درآورده و اهمیت پیدا کرده است. بعد که کمی صحبت کرد، یادش میرود در ابتدا این حرف را زده بود و میگوید احتمالا عوامل حکومت با نزدیک شدن به سالگرد فوت مهسا امینی و برای مهار اعتراضات اجتماعی، خودشان این فیلم را قاچاق کردهاند تا مردم در خانه بنشینند و ببینند و بیرون نیایند.
اگر کاهانی فکر میکند فیلمش بهقدری ضریب نفوذ و جذابیت دارد که یک جماعت پرتعداد را سرگرم خودش میکند و از آمدن به خیابان وا میدارد که زهی توهم و خیال باطل. قطعا چنین فکر کوتاه و کودکانهای فقط به ذهن کارگردان «ارادتمند؛ بهاره، نازنین، تینا» میرسد، نه نیروهای امنیتی در هیچ جای دنیا. بهعلاوه چرا آن امنیتیها بهجای قاچاق کردن فیلم نیامدند و به آن مجوز اکران یا لااقل اکران دیجیتال ندادند که ژست فضای باز و آزادیهای اجتماعی هم بگیرند؟
اگر هم او متوجه این شده که فیلمش با تم کلی اعتراضات تناقض دارد و میگوید برای همین است که قاچاق شده تا مردم آن را ببینند و ضد این جریان اعتراضی شوند، پس آن حرف که در ابتدای مصاحبه گفت و فیلم را پیشگویی اتفاقات ۱۴۰۱ دانست چه بود؟ این فیلم ابدا نمیتوانست مجوز بگیرد. در دو دولت قبل هم نتوانسته بود و مشکل آن با اصلاحیه حل نمیشد.
حالا اینکه یکی از بازیگران اصلی کار یعنی مهناز افشار هم رفتارهای سیاسی و اجتماعی مسالهسازی انجام داده، پیچیدگی ماجرا را بیشتر میکند. اگر قرار باشد عامل اصلی قاچاق فیلم «ارادتمند...» را براساس انگیزه ذینفعان ردگیری کنیم و بیابیم، بیشتر از نیروهای امنیتی، کارگردان فیلم در کانون اتهام قرار خواهد گرفت.
خود کاهانی چند سال پیش اظهار تمایل کرده بود که فیلمش را پخش کند و حالا که کلاف مشکلات فیلم پیچیدهتر شده و امید به انتشارش عملا به صفر رسیده، هیچکس به اندازه خود او انگیزهای برای پخش شدنش بهصورت غیرقانونی ندارد تا لااقل دیده شود.
بههرحال فیلم کاهانی هیچ ربطی به این اعتراضات یا اغتشاشات یا هر اتفاق دیگری که افتاده ندارد و اینکه او سعی دارد چنین کاسبی سودجویانهای از یک تنش اجتماعی بکند و اثری هیچگرا را با رنگوبوی مبارزه سیاسی قالب کند، در هیچکدام از دو سوی دعوا عمل قابل احترامی نیست.
ابزورد ایرانی، چه در تئاتر و چه سینما، چیزی نیست جز تلاش بیهنران برای مخفی شدن پشت ابهام و بهدستآوردن یک ژست روشنفکری. حالا که این بازی تا حدود زیادی لو رفته است، تبدیل این ژست مبهم روشنفکرنمایانه به ژست مبارزه سیاسی، واقعا جفنگ است.
منبع: فرارو
کلیدواژه: ارادتمند نازنین بهاره تینا عبدالرضا کاهانی قیمت طلا و ارز قیمت موبایل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۳۰۲۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پاسخ قاطع سفیر ایران به ادعای نخستوزیر دانمارک
به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، نامه سرگشاده افسانه نادی پور به مته فردریکسن نخست وزیر پادشاهی دانمارک منتشر شد که به شرح زیر است:
فرصت را غنیمت شمرده به اظهارات منتسب به سرکار عالی مبنی بر «ایستادن ایران در سمت اشتباه تاریخ» پس از پاسخ تلافیجویانه مشروع ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ ( ۱۳ آوریل ۲۰۲۴) نیروهای مسلح ایران به حمله اسرائیل به سفارت ایران در سوریه پاسخ میدهم.
احتراما، یادآور میشوم که روز دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ (اول آوریل ۲۰۲۴) در حمله اسرائیل به اماکن دیپلماتیک ایران در دمشق تعداد زیادی، از جمله هفت مستشار ارشد نظامی ایرانی که برای مشاوره به دولت سوریه در مبارزه با گروه تروریستی داعش در این کشور حضور داشتند، کشته شدند.
با توجه به مصونیت اماکن دیپلماتیک بر اساس قوانین بینالمللی و کنوانسیونهای دیپلماتیک، ایران انتظار داشت که حمله اسرائیل به اماکن دیپلماتیک از سوی همه کشورها، بویژه آنهائی که در ارتباط با احترام به حقوق بینالملل خود را پیشتاز میپندارند، و مهمتر از همه توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد، محکوم شود.
مایه تاسف است که برخی از کشورها، اگرچه به طور مستمر خواستار خویشتنداری و کاهش تنش «برای جلوگیری از گسترش درگیری» بوده اند، اما حمله اسرائیل که دقیقاً مغایر با فراخوانها برای خویشتنداری، و تعمدا به قصد فراگیر کردن جنگ در منطقه با کشاندن ایران به جنگ با متحدان اسرائیل، بخصوص ایالات متحده آمریکا، به منظور منحرف کردن توجه از جنایات جاری اسرائیل در غزه بود، را محکوم نکردند.
ایران با قصد پرهیز از افتادن در این تله اسرائیل، در حالی که با سازمان ملل و سایرین در حال گفتگو و تعامل بود، بمدت ده روز حداکثر خویشتنداری را از خود نشان داد. در نهایت، و در پی عدم واکنش از سوی شورای امنیت سازمان ملل به دلیل مخالفت برخی از اعضای دائم این شورا، برای کشور من هیچ گزینه ای جز اعمال حق ذاتی دفاع از خود، براساس ماده ۵۱ منشور ملل متحد، در مقابل نقض حاکمیت آن توسط اسرائیل باقی نمانده بود.
همچنین باید در نظر داشت که پاسخ ایران سنجیده، محدود، با اجتناب عمدی از اهداف غیرنظامی یا اقتصادی بود و تنها دو پایگاه هوایی را که در حمله به بخش کنسولی سفارت در دمشق شرکت داشتند را هدف قرار داد.
با توجه به موضعگیریهای مثبت مقامات دانمارکی، از جمله سرکار عالی، در مورد نیاز مبرم برای رعایت حقوق بشر، انتظار می رفت که واکنشی نسبت به جنایات جنگی، جنایات علیه بشریت و نسل کشی در غزه و سایر نقاط فلسطین اشغالی صورت گیرد. تصاویر زنده از غزه که نشان دهنده فجیعترین ظلم - مرگ، ویرانی، گرسنگی و انسانیت زدائی – بویژه علیه زنان و کودکان، که وجدان جهان را به لرزه درآورده است، نه تنها شایسته محکومیت، بلکه سزاوار فریاد و نهیب اعتراضی است. متأسفانه، از هیچ یک از کسانی که خود را در سمت درست تاریخ میپندارند، چنین موضعگیری دیده نشده است.
بر اساس آمار روزآمد، در حملات اسرائیل به غزه از ۷ اکتبر، حداقل ۳۵۰۰۰ فلسطینی، دو سوم آنها زن و کودک، کشته و ۷۸۰۰۰ نفر زخمیشده اند. هزاران نفر مفقود هستند که گمان می رود زیر آوار مدفون شده اند، نزدیک به ۳۰۰۰۰ کودک، تعداد زیادی از آنها با جراحات ماندگار و ابدی، یتیم شده اند و بسیاری از آنها بستگانی هم برای مراقبت از خود را ندارند. ۳۸۰۰۰۰ واحد مسکونی، ۴۱۲ مدرسه و دانشگاه، ۵۵۶ مسجد، سه کلیسا و ۲۰۶ اماکن باستانی و میراث فرهنگی، و همچنین ۳۲ بیمارستان و ۵۳ مرکز بهداشتی تخریب شده اند، اما، دریغ از یک کلمه محکومیت از جانب کسانی که "در سمت درست تاریخ ایستاده اند"!
این یک واقعیت زندگی است که کشتار و ویرانی برای هیچ یک یا هیچ ملتی صلح و امنیت به ارمغان نخواهد آورد. بر اساس گزارش سازمان ملل، تنها در غزه، ۱۹۰۰۰ کودک یتیم شده اند که بستگانی هم برای مراقبت از خود ندارند. آنها چه نقشی در درگیریهای چند دهه گذشته داشته اند؟ اگر این بچهها از ادامه کشتار در غزه جان سالم بدر برند، چه انتظاری باید از آنها داشت؟ از دیگرمردم آنجا، پیر و جوان، که در تمام طول عمرشان جز اشغال، سرکوب و تسخیر و مقهورسازی چیزی ندیده اند، چه انتظاری باید داشت؟
خانم نخست وزیر!
اغلب گفته میشود که "حقیقت اولین قربانی جنگ است". اولاً، این یک جنگ نیست، یک حمله وحشیانه یک طرفه به جامعهای محصور شده و بی دفاع، عمدتا زنان و کودکان، به قصد ریشه کن کردن آنهاست. ثانیاً، اینجا نه که حقیقت، بلکه انسانیت است که قربانی شده است. حقیقت آشکار، و همان چیزی است که جهان با وحشت شاهد آن است و آن چیزی نیست جز جنایات علیه بشریت، بی سابقه در عصر حاضر و گذشته، که به طرز بیرحمانهای علیه غیرنظامیان بیگناه در حال وقوع است.
درخواست آتش بس، اما عمل نکردن به آن، دادن کمکهای غذایی، اما مخالفت نکردن با تحویل سلاح به اسرائیل برای بمباران کامیونهای مواد غذایی، نهایت تناقض اخلاقی است. عدم محکومیت این جنایات، از جمله، به اسرائیلیها کارت سفید و اختیار تام میدهد تا به کارزار نسل کشی و پاکسازی قومی غزه ادامه دهند.
بیم آن می رود که ادامه بی رویه این نسل کشی عواقب گسترده ای را نه تنها برای مردم باقی مانده غزه، بلکه برای منطقه و به تبع آن برای کل جهان در پی داشته باشد. بنابراین، بر همه دولتها، سیاستمداران، افراد صاحب نفوذ و مردم واجب است که برای توقف این قتل عام به شدت، معنادار و مؤثر تلاش کنند. چه تعداد بیشتر باید کشته شوند و چه میزان ویرانی بیشتر باید به بار آید تا متحدان اسرائیل در سمت درست تاریخ بایستند و پایان دادن به مرگ و ویرانی در غزه را خواستار شوند؟
گفتنی است، نخست وزیر در مصاحبهای تلویزیونی گفته بود که ایران درباره پاسخ به رژیم صهیونیستی، طرف اشتباه تاریخ ایستاده است و نقش مخرب در خاورمیانه دارد.